صفات اخلاقی حضرت فاطمه زهرا در قرآن کریم(3)
خوف از خداوند و قیامت
بیان مسئله
خوف به معناى ترس و انتظار چیزى ناخوشایند به واسطه علایم ظنّى یا علمى است.[1]
و از رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله رسیده است که فرمود:
رأس الحکمة مخافة اللّه.
رأس حکمت خوف از خدا است.
خوف عبارت است از تألّم و سوزش قلب به سبب تصور امرى ناخوشایند که انتظار مىرود در آینده به انسان وارد بشود. خوف نیز از سه عنصر علم و حال و عمل تنظیم مىشود .منظور از علم، آگاهى و اطلاع از چیزى است که سبب وقوع آن امر ناخوشایند است. مثلا کسى که در حقّ سلطانى جنایتى کرده و در دست او گرفتار شده از طرفى خوف کشته شدن دارد، و از جانبى احتمال عفو و رهائى مىدهد. خوف او ناشى از آن است که جنایت خویش را بسى بزرگ مىبیند، و مىداند که شاه شخصا انسانى غضب آلوده و انتقامجوست، و خود را مىنگرد که هیچ حسنهاى ندارد که بتواند اثر جنایتش را محو کند. این شخص چون مىداند که مجموعه این عوامل به مرگ او منتهى مىشود قلبش قرین درد و رنج مىگردد، و این حالت همان خوف است.
خوف از خدا گاهى به سبب شناخت خدا و صفات او، و گاهى به علّت کثرت جنایت و ارتکاب معاصى، و گاهى به سبب همه اینها به اضافه شناخت عیوب نفس و جلال پروردگار مىباشد. پس کسى بیشتر از خدا مىترسد که خدا را بهتر شناخته است و لذا نبى اکرم صلى اللّه علیه و آله و سلّم مىفرماید: من بیش از همه شما از خدا خوف دارم .[2]
آیات
یُوفُونَ بِالنَّذْرِ وَ یَخافُونَ یَوْماً کانَ شَرُّهُ مُسْتَطِیراً[3]
إِنّا نَخافُ مِنْ رَبِّنا یَوْماً عَبُوساً قَمْطَرِیراً [4]
دلالت آیه
آیات شریفه قبل از آیه مورد بحث ، در مورد اطعام اهل بیت علیهم السلام است.که طبق آنچه نقل شد ، حضرت صدیقه طاهره فاطمه زهرا سلام الله علیها یکی از آنها می باشد.که این عمل رابرای خداوندو به سبب خوف از خداوند و روز قیامت انجام داده اند. خوف از خداوند در آیات شریفه به دو صورت بازگو شده است،یکبار خدواند از زبان خود بازگو می کند و بیان توصیف اطعام کنندگان است.یخافون... و یکبار هم از زبان خود آنها که گفته اند:نخاف... . خوف از خداوند و روز قیامت یکی از صفات و فضیلت های انسان های برتر می باشد. ودر واقع همانطور که از آیه شریفه مشخص است روز قیامت را متعلق به خداوند قرار داده است به این معنا که ما از پروردگارمان می ترسیم در روز قیامت.چنانکه علامه طبا طبایی می گوید:
ینبهون بقولهم هذا أن قصرهم العمل فی ابتغاء وجه الله تعالى إخلاصا للعبودیة لمخافتهم ذاک الیوم الشدید، و لم یکتفوا بنسبة المخافة إلى الیوم حتى نسبوه نحوا من النسبة إلى ربهم فقالوا: «نَخافُ مِنْ رَبِّنا یَوْماً» إلخ لأنهم لما لم یریدوا إلا وجه ربهم فهم لا یخافون غیره کما لا یرجون غیره و إنما یخافون و یرجون ربهم فلا یخافون یوم القیامة إلا لأنه من ربهم یحاسب فیه عباده على أعمالهم فیجزیهم بها.و أما قوله قبلا: «وَ یَخافُونَ یَوْماً کانَ شَرُّهُ مُسْتَطِیراً» حیث نسب خوفهم إلى الیوم فإن الواصف فیه هو الله سبحانه و قد نسب الیوم بشدائده إلى نفسه قبلا حیث قال:«إِنَّا أَعْتَدْنا لِلْکافِرِینَ سَلاسِلَ» إلخ.و بالجملة ما ذکروه من الخوف مخافة فی مقام العمل لما یحاسب العبد على عمله فالعبودیة لازمة للإنسان لا تفارقه و إن بلغ ما بلغ قال تعالى: «إِنَّ إِلَیْنا إِیابَهُمْ ثُمَّ إِنَّ عَلَیْنا حِسابَهُمْ»[5].[6]
فخر رازی در تفسیر کبیر می گوید: إِنَّا نَخافُ مِنْ رَبِّنا دارای دو احتمال در معنی است.1:احسان ما به شما به خاطر ترس از شدت آن روز است نه به خاطر اینکه شما برای ما کاری بکنید. 2. معنای دوم اینکه ما از شما تقاضای جبران نداریم چون از خدلوند می ترسیم که بخواهیم از شما در جبران این صدقه توقع جبران داشته باشیم.[7]
[1] فرهنگ قرآن ج13 159
[2] ترجمهاخلاق ص : 387
[3] الانسان 7
[4] الانسان 10
[5] الغاشیة: 26
[6] المیزان فى تفسیر القرآن ج20 128
[7] مفاتیح الغیب ج30 749
- ۹۵/۰۸/۲۸