ابلیس درقرآن3
بخش دوم:ویژگیها وصفات ابلیس
۱:اختیار ابلیس
ابلیس، داراى اختیار در اطاعت یا معصیت خدا بوده ومیباشد.وإذ قلنا للملـئکة اسجدوا لأدم فسجدوا إلاّ إبلیس أبى واستکبر وکان من الکـفرین.[1] از نسبت دادن افعال >اَبى< و >استکبر< به و سرزنش وى به جهت تمرّد از فرمان الهى، استفاده مى شود که ابلیس مختار است.[2]
...قلنا للملـئکة اسْجُدوا لأدم فسجدوا إلاّ إبلیس لم یکن مِّن السّـجدین * قال ما منعک ألاّ تسجد إذ أمرتک قال أنا خیرٌ مِّنه.[3]
إلاّ إبلیس أبى أن یکون مع السّجدین * قال یَـإبلیس مَا لک ألاّ تکون مع السّـجدین * قال لم أکن لاّسجد لبشر خلقته من صلصـل مّن حمإ مّسنون.[4]
وإذ قلنا للملـئکة اسجدوا لأدم فسجدوا إلآّ إبلیس قال ءأسجد لمن خلقت طینا * قال أرءیتک هـذا الَّذى کرَّمت علىَّ لـئن أخَّرتن إلى یوم القیـمة لأحتنکنّ ذرّیّته إلاّ قلیلا.[5]
همانطور که درآیات شریفه بالا به وضوح مشخص است.دلالت بر این است که شیطان خود سجده نکرده است.
چناچه در آیه 15 سوره مبارکه حجر صراحت دارد که از قول شیطان میگوید:لم اکن لاسجد.
در آیه 50 سوره مبارکه کهف هم فسق به شیطان نسبت داده میشود.که شیطان از امر پروردگارش فسق کرد.
علامه طباطبایی در توضیح فسق شیطان اینگونه تفسیر میکند.إبلیس کان من الجن فتمرد عن أمر ربه.[6]وإذ قلنا للملـئکة اسجدوا لأدم فسجدوا إلآّ إبلیس کان من الجنّ ففسق عن أمر ربّه.[7]
در آیات 74 و75 سوره مبارکه ص هم به صراحت استکبار منع از سجده به شیطان نسبت داده میشود.فسجد الملـئکة کلّهم أجمعون * إلاّ إبلیس استکبر وکان من الکـفرین * قَال یَـإبلیس مَا منعک أن تسجد لما خلقت بیدىّ أسْتکبرت أم کنت مِن العالین.[8]
۲:استکبار ابلیس
استکبار ابلیس
ابلیس، داراى روحیه استکبارى است.وإذ قلنا للملـئکة اسجدوا لأدم فسجدوا إلاّ إبلیس أبى واستکبر ... .[9] در این آیه شریفه صراحتا استکبار به ابلیس نسبت داده شده است.واز نوع گفته های ابلیس در آیات دیگری خود برتر بینی واستکبار ابلیس مشهود میباشد.در جایی که ابلیس خودرا از انسن برتر میداند چون خلقت خود را از نار وآفرینش آدم را از گل میداند.قال یـإبلیس ما منعک أن تسجد لما خلقت بیدىّ أستکبرت أم کنت من العالین * قال أنا خیر مّنه خلقتنى من نّار وخلقته من طین.[10] انگیزه ابلیس در این مخالفت با سجده برای آدم کبر و غرور و تعصب خاصی بود که بر فکر او چیره شد، او چنین میپنداشت که از آدم برتر است، و نمیبایست دستور سجده بر آدم بر او داده شود، بلکه او باید مسجود باشد و آدم بر او سجده کند. [11]
گفتند آدم را فرمودند که گرد شجره مگرد فرمانرا خلاف کرد و ابلیس را فرمودند که سجود کن نکرد و فرمانروا خلاف کرد، هر دو نافرمانى کردند پس ابلیس مستوجب لعنت گشت و آدم نه، چه حکمت است؟ جواب آنست که نافرمانى آدم از جهت شهوت بود و نافرمانى ابلیس از عجب و تکبر، و تجبر و تکبر مزاحمت ربوبیت و وجب نقمت است. [12]
آثار استکبار ابلیس
این استکبار وخود برتر بینی شیطان برای او هزینه های سنگینی داشت.ومیتوان منشا همه خباثت ها وهلاکت شیطان را در همین استکبار او دانست.
استکبار ابلیس، منشأ اخراج وى از جایگاه رفیع خویش ازمیان فرشتگان شد.قال یـإبلیس ما منعک أن تسجد لما خلقت بیدىّ أستکبرت أم کنت من العالین * قال فاخرج منها فإنّک رجیم.[13]
این استکبار ، موجب تمرّد وى از فرمان خداوند بر سجده به آدم شدوباعث شد او در برابر خداوندی که سالها اوراعبادت میکرده است بایستدونافرمانی کند.و إذ قلنا للملـئکة اسجدوا لأدم فسجدوا إلاّ إبلیس أبى و استکبر و کان من الکـفرین.[14]قال لم أکن لاّسجد لبشر خلقته من صلصـل مّن حمإ مّسنون.[15]
استکبار او، موجب لعن دائمى خداوندبرایش شد.قال یـإبلیس ما منعک أن تسجد لما خلقت بیدىّ أستکبرت أم کنت من العالین * قال أنا خیر مّنه خلقتنى من نّار وخلقته من طین * وإنّ علیک لعنتى إلى یوم الدّین.[16]
عامل استکبار ابلیس
شاید بتوان کفر ابلیس رامنشأ استکبار وى دانست چنانچه در قرآن کریم به کافربودن شیطان بعد از بیان استکبار او اشاره شده است.
وإذ قلنا للملـئکة اسجدوا لأدم فسجدوا إلاّ إبلیس أبى واستکبر وکان من الکـفرین.[17] طبق یک احتمال تفسیرى، مقصود از ((کان من ...)) این است که ابلیس قبل از تمرد از سجده کافر بوده نه این که پس از امتناع از سجده کافر شده باشد. [18]فسجد الملـئکة کلّهم أجمعون * إلاّ إبلیس استکبر وکان من الکـفرین.[19]
[1] بقره (2) 34
[2] فرهنگ قرآن ذیل ماده ابلیس
[3] اعراف (7) 11 و 12
[4] حجر (15) 31 - 33
[5] اسراء (17) 61 و 62
[6] المیزان فى تفسیر القرآن ج13 325
[7] کهف (18) 50
[8] ص (38) 73 و 74 و 75
[9] بقره (2) 34
[10] ص (38) 75 و 76
[11] نمونه ج 1ص 182
[12] کشف الأسرار و عدة الأبرار ج1 145
[13] ص (38) 75 و 77
[14] بقره (2) 34
[15] حجر (15) 33
[16] ص (38) 75 و 76 و 78
[17] بقره (2) 34
[18] مجمع البیان، ذیل آیه
[19] ص (38) 73 و 74
- ۹۵/۱۰/۱۶
همتتان مستدام