رزق کریم

معارف قرآن کریم،تفسیر وعلوم قرآنی

رزق کریم

معارف قرآن کریم،تفسیر وعلوم قرآنی

رزق کریم

فَالَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا اَلصّٰالِحٰاتِ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ رِزْقٌ کَرِیمٌ ﴿الحج‏، 50﴾
پس کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده اند، آمرزش و رزقی نیکو برای آنهاست.

رزق کریم یک عنوان قرآنی است.که خداوند متعال در قرآن کریم در 5مورد از این عنوان استفاده می کند.همانطور که در ایه بالا آمده است.رزق کریم جایزه ای است که خداوند به بندگانی که ایمان بیاورند وعمل صالح انجام بدهندعطا می کند.
امیدواریم که درسایه این ذکر شریف بتوانیم معارف قران وعترت را منتشر بسازیم.وجزو خدمتگذاران به قران وعترت نام ما ثبت گردد.تا روز قیامت در پیشگاه قرآن وعترت مهجور نباشیم.

طبقه بندی موضوعی

مفهوم شناسی آزادی سیاسی

واژه شناسی

آزادی :رها بودن از قید وبند ،نبودن مانع یا مزاحم برای انجام کاری. 3.سیاسی: امکان عملی کردن  خواسته ها  به صورت فردی یا جمعی ،حق اقدام  وانتخاب بدون دخالت دیکران :آزادی احزاب،آزادی بیان،آزادی سیاسی،آزادی کار،آزادی مطبوعات.[1]

تفسیر آزادی

قرآن کریم، گشودن بند و زنجیرها را از دست و پای مردم و آزاد کردن آنان را یکی از بهترین نعمت‏ها و ره‏آورد رسالت پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) می‏داند: (ویضع عنهم أصرهم والأغلال الّتی کانت علیهم). بدترین زنجیرها، زنجیر جهل و نادانی یا زنجیر بردگی و بندگی است که انسانِ گرفتار آنها، نمی‏تواند حقایق را بشناسد و یا پس از شناختن، به سبب اسارت، نمی‏تواند نظر خود را بیان کند و بر فرض اظهار نظر، توان اجرای مصوّبات الهی را ندارد. [2]

آزادی، حقّ انسان است و هر انسانی حق دارد آزاد باشد، ولی انسان در این حق، مکلّف و امین است، نه صاحب آن. این حق، مانند سلطه مالکیت و سرپرستی مال است.

توضیح این که درباره اموال، ملاحظه چند امر لازم است:

1. مال بودن شی‏ء؛ مانند فرش و باغ و اتومبیل و قنات و....

2. مالکیت بر آن که به سبب خرید و ایجاد و احراز و ارث و امثال آن، بر انسان مستقر می‏شود. ازاین‏رو، انسان بر آن تسلط و سیطره می‏یابد: «الناس مسلّطون علی أموالهم».

3. آیا سلطه بر مال «حق» است یا «تکلیف»؟ اگر سلطنت بر مال، «حق» باشد، انسان می‏تواند فرش خود را حتی تکه تکه کند یا بسوزاند و نابود کند؛ یعنی هرگونه که بخواهد در آن تصرّف کند و هیچ محذور و مشکلی از سوی هیچ کس روی نمی‏دهد و دست او را نمی‏بندد و کار او اسراف یا تبذیر هم نیست و سرانجام، هیچ حرامی رخ نداده است.

اما اگر در اعمال سلطنت آزاد نباشد یعنی تسلط بر مالْ تکلیف باشد، نه حق باید مقیّد بود که اسراف و تبذیر نشود و حرامی رخ ننماید. پس، در برابر مالیت مال و حقّ تصرّف خودمان، باید کاری کنیم که معصیت نباشد؛ یعنی باید امین مال باشیم، نه صاحب و متصرّف دل‏بخواه آن.[3]

 

آزادی برای انسان، امری ممدوح و مطلوب است؛ مانند کمال و سعادت که اصلی مطلوب برای همگان است؛ ولی مهم تفسیر آزادی است.این واژه، یکی از اوصاف نفسانی است که به جهت تفسیر مختلف از ماهیت و حقیقت انسان، همچنان معنای آن نیز در هاله‏ای از ابهام مانده و بیش از دویست معنا برای آن برشمرده‏اند.به همین دلیل در طول تاریخ از آن سوء استفاده‏های زیادی شده است.

نباید غافل بود که آزادی به معنای رهایی و اطلاق و در هم شکستن همه حدود و مرزها، مستلزم نفی آزادی است، از این‏رو هر مکتبی کوشیده است تا حدود آن را در مباحث نظری معیّن و تصویری رسا از آن ارائه کند.

دیدگاه تمامی مکاتب را می‏توان در دو اندیشه خلاصه کرد: در مباحث گذشته اشاره شد که در تقسیمی کلی، جهان‏بینی را به الهی و مادی می‏توان بخش کرد. جهان‏بینی الهی، معتقد است جهان را مبدأ و معادی است و انسان با توجه به روح الهی در آن به مسافری می‏ماند که عوالمی را پشت سرگذاشته تا وارد این عالم شده است و نیز عوالمی در پیش رو دارد که با مفارقت روح از تن خاکی، وارد آن خواهد شد؛ اما جهان‏بینی مادی می‏پندارد که همه وجود و حقیقت انسان در همین عالم ماده خلاصه شده و هیچ حقیقتی جز آن نیست و حیات انسان محدود به میلاد و مرگ است: (إن هِی إلاّ حَیاتُنَا الدُّنیا).[4]

بر مبنای این دو بینش، دو تفسیر در باب مفهوم آزادی هست: اندیشه مادی رهایی از همه قیود دینی را معنای آزادی می‏داند؛ امّا تفکر الهی صیانت همه حدود دینی را برای انسان کمال و سعادت می‏داند و اختیار و آزادی را برای او امری تکوینی به شمار می‏آورد و وی را در برگزیدن آن‏ها آزاد می‏داند که انسان بی‏جبر تکوینی آن‏هارا می‏پذیرد و الزام شرعی فقط برای حفظ هویت و سعادت اوست.

در جهان‏بینی توحیدی، آزادی به معنای رهایی است و انجام دادن هر عمل حیوانی، به معنای بردگی، زیرا در این صورت انسان از قید خرد رها و در مقابل آن به زنجیر اسارت هوای نفس گرفتار می‏شود. چنین انسانی آزاد و وارسته نیست، بلکه اسیر و وابسته است: عبدالشهوة أذلّ من عبد الرِّق؛ بنده شهوت فرومایه‏تر از بنده برده است. [5]

آزادی سیاسی در تعریف از دیدگاه حضرت آیت الله جوادی آملی که در مباحث اجتماعی وروابط بین جوامع کاربرد دارد.ایشان می فرماید:

 و نیز(آزادی) دارای مفهوم سیاسی است که حاکمان سیاسی در مباحث اجتماعی و روابط بین جوامع به کار می‏گیرند.[6]

وآزادی سیاسی از دیدگاه اسلام با بیان مصادیق اینگونه تعریف می شود:

 آزادی سیاسی اسلام بر حاکمیت تعالیم دینی در جامعه بسیار تأکید دارد و بر همین اساس، آزادی در حقوق سیاسی اسلام جایگاه ویژه‏ای یافته است. آزادی انتخاب شدن و برگزیدن و حق رأی، مشارکت

مردم در فرایند امور سیاسی، حق نظارت بر عملکرد حاکمان و جلوگیری از رفتارهای زشت یا تبعیض و اظهارنظر در تصمیمات دولتمردان، از جمله مصادیق آزادی سیاسی در اسلام است.[7]

 

زیرا آزادی اخلاقی از یک سو و آزادی سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و... از سوی دیگر، جزء علوم انسانی است و علوم انسانی بدون شناخت انسان بررسی دقیق نخواهد شد؛ وگرنه ممکن است چیزی را به عنوان آزادی انسان مطرح کنیم که اگر زیبایی و کمالی هم انگاشته شود، برای جنبه نباتی یا حیوانی و مُلکی او زیبا و مفید باشد؛ نه برای جنبه انسانی و ملکوتی او و چه بسیار زیبایی‏های حیوانی که نسبت به ساحت انسان و حیات الهی او، عین قُبح و زشتی و پلشتی است.

برای حیوانات، رهایی از هر حدّ و حصار جغرافیایی و بیرون بودن از هرگونه حریم اجتماعی و قانونی، بسیار زیباست؛ چنان‏که وجود هر میزان محدودیت و مرزبندی و ایجاد هر نحوه قید وبند قانونی برای آن‏ها نارواست؛ اما همین قاعده حیوانی را اگر نسبت به انسان مطرح کنیم، نه تنها به حقارت او برخاسته‏ایم، که بزرگ‏ترین خسارت را برایش خواسته و ساخته‏ایم و این، همان حادثه ناگواری است که طی چند قرن اخیر از نیمکره غربی اقلیم زمین آغاز شد و تحت عنوان لیبرالیسم سیاسی، فرهنگی و اقتصادی، انسان‏های فراوانی را از حیات حقیقی دور ساخت و برخی از بخش‏های بشری را تا مرز نابودی به پیش بُرد.[8]

 



[1] فرهنگ بزرگ سخن،دکتر حسین انوری ج 1 ص89

[2] ولایت فقیهْ - صفحه   37

[3] وحی و نبوت در قرآنْ - صفحه  184

[4] سوره مؤمنون، آیه 37

[5] جامعه در قرآن -  صفحه 471

[6] جامعه در قرآن -  صفحه 467

[7] همان 471

[8] حیات حقیقی انسان در قرآن - صفحه  154

  • امین کریمی

نظرات  (۱)

  • احسان پروانه
  • عالی

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی