رزق کریم

معارف قرآن کریم،تفسیر وعلوم قرآنی

رزق کریم

معارف قرآن کریم،تفسیر وعلوم قرآنی

رزق کریم

فَالَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا اَلصّٰالِحٰاتِ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ رِزْقٌ کَرِیمٌ ﴿الحج‏، 50﴾
پس کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده اند، آمرزش و رزقی نیکو برای آنهاست.

رزق کریم یک عنوان قرآنی است.که خداوند متعال در قرآن کریم در 5مورد از این عنوان استفاده می کند.همانطور که در ایه بالا آمده است.رزق کریم جایزه ای است که خداوند به بندگانی که ایمان بیاورند وعمل صالح انجام بدهندعطا می کند.
امیدواریم که درسایه این ذکر شریف بتوانیم معارف قران وعترت را منتشر بسازیم.وجزو خدمتگذاران به قران وعترت نام ما ثبت گردد.تا روز قیامت در پیشگاه قرآن وعترت مهجور نباشیم.

طبقه بندی موضوعی

صفات اخلاقی حضرت فاطمه زهرا در قرآن کریم(2)

امین کریمی | يكشنبه, ۲۳ آبان ۱۳۹۵، ۰۲:۵۱ ق.ظ

ویژگی های درونی

 

اخلاص

بیان مسئله:

یکی از ویژگیهای انسان های برتربه عنوان یک فضیلت بزرگ و زیر بنائی برای سایر فضائل ، اخلاص است. خداوند پیامبران بزرگ خویش را با این صفت در قرآن کریم ستوده است . وَ اُذْکُرْ فِی اَلْکِتابِ مُوسى إِنَّهُ کانَ مُخْلَصاً وَ کانَ رَسُولاً نَبِیًّا ترجمه : و در این کتاب، [سرگذشتِ] موسی را یاد کن، بی تردید او انسانی خالص شده و فرستاده ای پیامبر بود. [1]   

یکی از ویژگیهائی که خداوند متعال در قرآن کریم در مورد حضرت زهرا سلام الله علیها مورد اشاره قرار داده است ، فضیلت  اخلاص می باشد. در تعریف اخلاص گفته شده است:اخلاص پاک کردن نیّت از شرک و ریا است‏. [2]اخلاص سرّى است الهى که تنها در قلب بندگان محبوب الهى قرار مى‏گیرد.[3]

 

آیه

وَ یُطْعِمُونَ اَلطَّعٰامَ عَلىٰ حُبِّهِ مِسْکِیناً وَ یَتِیماً وَ أَسِیراً ، إِنَّمٰا نُطْعِمُکُمْ لِوَجْهِ اَللّٰهِ لاٰ نُرِیدُ مِنْکُمْ جَزٰاءً وَ لاٰ شُکُوراً  ﴿الإنسان‏8-9﴾

دلالت آیه

نُطْعِمُکُمْ لِوَجْهِ اَللّهِ

مجموع آیه شریفه در مورد اطعام اهل بیت علیهم السلام می باشد که فاطمه زهرا سلام الله علیها یکی از این افراد می باشد.چنانکه در شان نزول این آیه شریفه وارد شده است. فی مجمع البیان قد روى الخاص و العام‏ أن الآیات من هذه السورة و هی قوله: إِنَّ الْأَبْرارَ یَشْرَبُونَ‏ الى قوله: و کانَ سَعْیُکُمْ مَشْکُوراً نزلت فی على و فاطمةو الحسن و الحسین علیهم السلام و جاریة لهم تسمى فضة.[4]

 محل دلالت آیه بر اخلاص فاطمه سلام الله علیها این فراز نُطْعِمُکُمْ لِوَجْهِ اَللّهِ است.که خداوند این اطعام را به عنوان یک عمل خالص که فقط به خاطر خداوند انجام شده است. وهیچ شائبه غیر الهی در آن راه نداشته است.معرفی می کند.چنانکه صاحب مجمع البیان می فرماید: إِنَّما نُطْعِمُکُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ أی لطلب رضا الله خالصا لله مخلصا من الریاء و طلب الجزاء و هو قوله‏ «لا نُرِیدُ مِنْکُمْ جَزاءً وَ لا شُکُوراً» و المراد لا نطلب بهذا الطعام مکافاة عاجلة و لا نرید أن تشکرونا علیه عند الخلق بل فعلناه لله‏ . [5]

فخر رازی هم می گوید با توجه به ادامه آیه که می فرماید: لا نُرِیدُ مِنْکُمْ جَزاءً وَ لا شُکُوراً هر احتمالی را در قصد ونیت اینها که اخلاص محض نباشد رد می کند.[6]

علامه طباطبائی هم می فرماید: معنى کون العمل لوجه الله على هذا کون الغایة فی العمل هی الاستفاضة من رحمة الله و طلب مرضاته بالاقتصار على ذلک و الإعراض عما عند غیره من الجزاء المطلوب، و لذا ذیلوا قولهم:«إِنَّما نُطْعِمُکُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ‏» بقولهم «لا نُرِیدُ مِنْکُمْ جَزاءً وَ لا شُکُوراً».[7]



[1] مریم‏، 51

[2] نقطه‏هاى‏آغازدراخلاق‏عملى ص :  411

[3] مجمع‏البیان، ج 1- 2، ص 409.منقول از فرهنگ قرآن ج‏2 ص451    

[4] تفسیر نور الثقلین، ج‏5، ص: 470

[5] مجمع البیان فى تفسیر القرآن، ج‏10، ص: 617

[6] مفاتیح الغیب    ج‏30    748    

[7] المیزان فى تفسیر القرآن    ج‏20    127    

  • امین کریمی

صفات اخلاقی حضرت فاطمه زهرا در قرآن کریم(1)

امین کریمی | دوشنبه, ۱۷ آبان ۱۳۹۵، ۰۶:۳۸ ق.ظ
مقدمه حضرت فاطمه سلام الله علیها که جزو عترت طاهرین است.با توجه به حدیث شریف ثقلین ارتباطی ناگسستنی و به هم پیوسته با قرآن کریم دارد.قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع‏ دَعَا رَسُولُ اللَّهِ أَصْحَابَهُ بِمِنًى فَقَالَ یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنِّی تَارِکٌ‏ فِیکُمُ الثَّقَلَیْنِ‏ أَمَا إِنْ تَمَسَّکْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا- کِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِی أَهْلَ بَیْتِی فَإِنَّهُمَا لَنْ یَفْتَرِقَا حَتَّى یَرِدَا عَلَیَّ الْحَوْضَ الحدیث‏[1]. با توجه به روایات و نقل های تاریخی که درمورد بسیاری از آیات به دست ما رسیده است. متوجه می شویم.شان و سبب نزول وبسیاری از آیات از باب جری و تطبیق در مورد حضرت زهرا سلام الله علیها می باشد.از جمله شان نزول  سوره کوثر در بیان عظمت و بزرگی ایشان می باشد. بررسی فضایل و ویژگی های ایشان در قرآن کریم تحقیق خیلی گسترده و کاملی را می طلبد.هر چند که در این مورد کتابهای نوشته و به این موضوع با اهمیت پرداخته شده است. اما آنچه در این مقاله کوشیده شده است که مورد بررسی قرار بگیرد،برخی از و یژگی های اخلاقی آن بانوی بزرگوار می باشد که عمدتا آیات مرتبط با آن در سوره مبارکه انسان می باشد.که بر طبق روایات در مورد خانواده امیر المومنین و حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها نازل شده است. در این تحقیق کوشش شده است فضایل و ویژگی های اخلاقی حضرت فاطمه س در دو بعد درونی و بیرونی تبیین شود.ابتدا موضوع مورد بحث و اهمیت آن از دیدگاه معارف اسلامی مشخص سپس آیات دال بر موضوع معرفی و سپس به بررسی آیه یا آیات مورد اشاره از دیدگاه مفسرین شیعه و سنی در ذیل هر موضوع پرداخته شده است. [1] بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد صلى الله علیهم ؛ ج‏1 ؛ ص413
  • امین کریمی

تفسیر سوره قدر(خلاصه المیزان)

امین کریمی | چهارشنبه, ۲ تیر ۱۳۹۵، ۰۸:۵۸ ب.ظ
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ‏ إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ (1) وَ ما أَدْراکَ ما لَیْلَةُ الْقَدْرِ (2) لَیْلَةُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ (3) تَنَزَّلُ الْمَلائِکَةُ وَ الرُّوحُ فِیها بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ کُلِّ أَمْرٍ (4) سَلامٌ هِیَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ (5) ترجمه آیات‏ به نام خداوند رحمان و رحیم. ما این قرآن عظیم الشان را (که رحمت واسع و حکمت جامع است) در شب قدر نازل کردیم (1). و تو چه مى‏دانى شب قدر چیست؟ (2). شب قدر (در مقام و مرتبه) از هزار ماه بهتر و بالاتر است (3). در این شب فرشتگان و روح (یعنى جبرئیل) به اذن خدا از هر فرمان (و دستور الهى و سرنوشت خلق) نازل مى‏شوند (4). این شب رحمت و سلامت و تهنیت است تا صبحگاه (5).   بیان آیات‏ روایاتى که درباره سبب نزول آن از امامان اهل بیت‏ (علیهم السلام) و از دیگران رسیده خالى از تایید مدنى بودن آن نیست، و آن روایاتى است که دلالت دارد بر اینکه این سوره بعد از خوابى بود که رسول خدا (ص) دید، و آن خواب این بود که دید بنى امیه بر منبر او بالا مى‏روند، و سخت اندوهناک شد، و خداى تعالى براى تسلیتش این سوره را نازل کرد (و در آن فرمود شب قدر بهتر از هزار ماه حکومت بنى امیه است). " إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ" ضمیر در" انزلناه" به قرآن برمى‏گردد، و ظاهرش این است که: مى‏خواهد بفرماید همه قرآن را در شب قدر نازل کرده، نه بعضى از آیات آن را، مؤیدش هم این است که تعبیر به انزال کرده، که ظاهر در اعتبار یکپارچگى است، نه تنزیل که ظاهر در نازل کردن تدریجى است. و در معناى آیه مورد بحث آیه زیر است که مى‏فرماید:" وَ الْکِتابِ الْمُبِینِ إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیْلَةٍ مُبارَکَةٍ" [1]، که صریحا فرموده همه کتاب را در آن شب نازل کرده، چون ظاهرش این است که نخست سوگند به همه کتاب خورده، بعد فرموده این کتاب را که به حرمتش سوگند خوردیم، در یک شب و یکپارچه نازل کردیم. پس مدلول آیات این مى‏شود که قرآن کریم دو جور نازل شده، یکى یکپارچه در یک شب معین، و یکى هم به تدریج در طول بیست و سه سال نبوت که آیه شریفه‏" وَ قُرْآناً فَرَقْناهُ لِتَقْرَأَهُ عَلَى النَّاسِ عَلى‏ مُکْثٍ وَ نَزَّلْناهُ تَنْزِیلًا"[2]، نزول تدریجى آن را بیان مى‏کند، و همچنین آیه زیر که مى‏فرماید:" وَ قالَ الَّذِینَ کَفَرُوا لَوْ لا نُزِّلَ عَلَیْهِ الْقُرْآنُ جُمْلَةً واحِدَةً کَذلِکَ لِنُثَبِّتَ بِهِ فُؤادَکَ وَ رَتَّلْناهُ تَرْتِیلًا"[3]. و در کلام خداى تعالى آیه‏اى که بیان کند لیله مذکور چه شبى بوده دیده نمى‏شود بجز آیه‏" شَهْرُ رَمَضانَ الَّذِی أُنْزِلَ فِیهِ الْقُرْآنُ"[4] که مى‏فرماید: قرآن یکپارچه در ماه رمضان نازل شده، و با انضمام آن به آیه مورد بحث معلوم مى‏شود شب قدر یکى از شبهاى ماه رمضان است، و اما اینکه کدامیک از شب‏هاى آن است در قرآن چیزى که بر آن دلالت کند نیامده، تنها از اخبار استفاده مى‏شود، که ان شاء اللَّه در بحث روایتى آینده بعضى از آنها از نظر خواننده مى‏گذرد. [وجه تسمیه شب قدر، تقدیر و احکام امور یک سال در شب قدر، یکى از شب‏هاى رمضان است و هر سال تکرار مى‏شود] در این سوره آن شبى که قرآن نازل شده را شب قدر نامیده، و ظاهرا مراد از قدر تقدیر و اندازه‏گیرى است، پس شب قدر شب اندازه‏گیرى است، خداى تعالى در آن شب حوادث یک سال را یعنى از آن شب تا شب قدر سال آینده را تقدیر مى‏کند، زندگى، مرگ، رزق، سعادت، شقاوت و چیزهایى دیگر از این قبیل را مقدر مى‏سازد، آیه سوره دخان هم که در وصف شب قدر است بر این معنا دلالت دارد:" فِیها یُفْرَقُ کُلُّ أَمْرٍ حَکِیمٍ أَمْراً مِنْ عِنْدِنا إِنَّا کُنَّا مُرْسِلِینَ رَحْمَةً مِنْ رَبِّکَ" [5]، چون" فرق"، به معناى جدا سازى و مشخص کردن دو چیز از یکدیگر است، و فرق هر امر حکیم جز این معنا ندارد که آن امر و آن واقعه‏اى که باید رخ دهد را با تقدیر و اندازه‏گیرى مشخص سازند. و از این استفاده مى‏شود که شب قدر منحصر در شب نزول قرآن و آن سالى که قرآن در آن شبش نازل شد نیست، بلکه با تکرر سنوات، آن شب هم مکرر مى‏شود، پس در هر ماه رمضان از هر سال قمرى شب قدرى هست، که در آن شب امور سال آینده تا شب قدر سال بعد اندازه گیرى و مقدر مى‏شود. پس حاصل آیات مورد بحث به طورى که ملاحظه کردید این شد که شب قدر بعینه یکى از شبهاى ماه مبارک رمضان از هر سال است، و در هر سال در آن شب همه امور احکام مى‏شود، البته منظورمان" احکام" از جهت اندازه‏گیرى است، خواهید گفت پس هیچ امرى از آن صورت که در شب قدر تقدیر شده باشد در جاى خودش با هیچ عاملى دگرگون نمى‏شود؟ در پاسخ مى‏گوییم: نه، هیچ منافاتى ندارد که در شب قدر مقدر بشود ولى در ظرف تحققش طورى دیگر محقق شود، چون کیفیت موجود شدن مقدر، امرى است، و دگرگونى در تقدیر، امرى دیگر است، هم چنان که هیچ منافاتى ندارد که حوادث در لوح محفوظ معین شده باشد، ولى مشیت الهى آن را تغییر دهد، هم چنان که در قرآن کریم آمده:" یَمْحُوا اللَّهُ ما یَشاءُ وَ یُثْبِتُ وَ عِنْدَهُ أُمُّ الْکِتابِ" [6]
  • امین کریمی

دنیا در قرآن کریم از دیدگاه شیخ بهایی و آیت الله جوادی آملی

امین کریمی | پنجشنبه, ۹ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۲:۱۷ ق.ظ
دنیا در قرآن-رزق کریم   دنیا  در قرآن کریم از دیدگاه شیخ بهایی و آیت الله جوادی آملی آیة 16 سورة انبیاء فرمود: ﴿وما خلقنا السماء والارض و ما بینهما لاعبین﴾ ما بازیگر نیستیم در بسیاری از آیات قرآن کریم دنیا را لهو و لعب می‌دانند پس دنیا ساخت کیست؟ خدا که بازیگر نیست لاعب نیست پس این لهو ولعب را چه کسی آفرید؟ مگر نه آن است که ﴿وأعلموا أنما الحیاة الدنیا لعبٌ و لهو و زینهٌ و تفاخرٌ بینکم و تکاثر﴾ .    لطیفه‌ای که مرحوم شیخ بهایی ﴿رضوان الله علیه) در آیة آیة بیست سورة حدید تبیین کرده که خلاصة دنیا در پنج مرحله است کسی که دنیا زده است باید بداند در پنج مرحله گرفتار است و آن این است آیة بیست سورة حدید ﴿اعلموا انما الحیاة الدنیا لعبٌ﴾ این یک مرحله ﴿و لهوٌ﴾ این دو مرحله ﴿و زینّهٌ﴾ مرحلة سوم ﴿و تفاخرٌ بینکم﴾ مرحلة چهارم ﴿و تکاثرٌ فی الاموال و الاولاد﴾ مرحلة پنجم, بعد چه؟   بعد دیگر پژمردگی خبری نیست یا انسان در دوران کودکی و شیرخوارگی است که به سرگرمی مشغول است یا نوجوان است به بازیگری مشغول است یا جوان شد به خودآرایی و زینت مشغول است یا مقداری سن گذشت دوران بعد از جوانی و قبل از پیری دوران کهولت است به تفاخر به مقام و پست و جاه مشغول است یا باز نشستة طبیعی از همة این مزایا است به تکاثر مشغول است این‌قدر نوه دارم این‌قدر داشتم و این‌قدر دارم توان تفاخر را ندارد توان لهو و لعب و تزیّن را ندارد توان تفاخر را هم ندارد فقط به همین وهم خوش است که دارم بعد هم پژمردگی و مرگ این ادوار پنج‌گانة لهو لعب و زینت و تفاخر و تکاثر خلاصة دنیا است .   مثال هم ذکر می‌کند می‌فرماید: ﴿کمثل غیث﴾ که ﴿اعجب الکفار نباته ثم یهیج فتراه مصفرّا ثم یکون حطاما﴾ یک چند صباحی خرم است بعد پژمرده است پاییز خزانی به دنبال این بهار سرسبز هست, خوب این لهو و لعب را پس چه کسی آفرید؟ مسئله اینکه دنیا لهو و لعب است این در بسیاری از آیات قرآن کریم است از این طرف هم فرمود: ﴿و ما خلقنا السماء والارض و ما بینهما لاعبین﴾ ما بازیگر نیستیم. اولاً دنیا غیر از آسمان و زمین است یک, چون آسمان و زمین حق‌اند آیات الهی‌اند آسمان که لهو و لعب نیست زمین که لهو نیست دریا و صحرا که لهو و لعب نیستند آن قراردادها و جریانهای اجتماعی و اعتباری او دنیاست زمین که دنیا نیست آسمان که دنیا نیست زمین آیت الهی است آسمان هم آیت الهی است این برای من و برای تو مقام من و مقام او این دنیاست اینها بازیچه است و الا باغ که دنیا نیست, درخت که دنیا نیست که لهو و لعب باشد درخت آیتی است از آیات الهی اینکه مذموم نیست این نظام که لازمه‌اش یک سلسله شئون اعتباری است این به تبع مخلوق است این لهو و لعب است خدا انسان را به لهو و لعب چند صباحی سرگرم کرد کودک را به بازی گرفتن حکمت است اگر پدر حکیمی برای فرزندش لوازم بازی تهیه کرد پدر بازیگر نیست ولی آن وسیله وسیلة بازی است اگر هیئت مدیرة مدرسه در کنار برنامه‌های درسی یک ساعتی را هم برای بازی در مدرسه تعیین کرده‌اند گفتند فلان ساعت بچه‌ها بازی کنند این ساعت, ساعت بازی است ولی هیئت مدیره بازیگر نیست آنها برنامه را حکیمانه تنظیم کرده‌اند بچه را به بازی سرگرم کردن حکمت است ما لاعب نیستیم ولی شما را چند صباحی با لهو و لعب سرگرم کردیم برای اینکه شما آن قدرت را ندارید بدون برای من و برای تو کار کنید آنها یک عدة مخصوصی‌اند شما آن هنر را ندارید که بدون در بر کردن زر و زیور خدمت کنید آن برای شما نیست آن برای دیگری است که دو تا لباس می‌خرد به یک قیمت است یکی را به قنبر می‌دهد یکی را برای خودش اختیارش را هم به قنبر می‌دهد می‌گوید یکی را تو انتخاب کن دومی برای من او برای شما نیست, شما با همین بازیچه و بازی کردن باید سرگرمتان بکنیم که یک چهار ساعتی کار کنیم, بچه‌ها را در گهواره به بازی گرفتن حکمت است چون ﴿جعل لکم الارض مهدا﴾ تا زمینی فکر می‌کنیم کودکیم در گهواره آن یک عدة خاصی‌اند که برای همیشه گفتند «طلقتک ثلاثا» او دیگر نیازی ندارد که به بازیچه سرگرم بشود که یک قدری بازی کند یک قدری کار کند او چون طلاق داد این بازیچه را طلاق داد نه زمین را طلاق داد او می‌گوید «جعل له الارض مسجداً و طهورا» او آسمان و زمین را به عنوان آیات الهی می‌داند او که آسمان را طلاق نداد زمین را طلاق نداد او به آسمان و زمین نگفت «غرّى غیرى» که او کسی است که «یتفکر فی خلق السموات والارض» و می‌گوید ﴿ربنا ما خلقت هذا باطلاً﴾ این را از ابن عباس نقل کرده‌اند که رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلّم) هر شب قبل از نماز شب این آیه را می‌خواند بعد عبادت می‌کرد یک فکر در کنارش عبادت یک ﴿ربنا ما خلقت هذا باطلا سبحانک فقنا عذاب النار﴾ هست بعد نماز شب او که نه به آسمان بد بین است نه به زمین بد بین است نه به دریا نه به صحرا پس به چه عقاب می‌کند «غرّى غیری» و چه کسی را طلاق داد؟ این آسمان و زمین را طلاق داد یا آنی که ما دنبالش می‌گردیم همان را طلاق داد باید بین آسمان و زمین و دنیا فرق گذاشته بشود که آسمان و زمین آیات الهی‌اند یک, دنیا بازیچه است دو, و این دنیا مسبوق بالتبع است سه, خدا بازیگر نیست چهار, بچه را به بازی گرفتن حکمت است پنج اینها باید حل بشود. به خواست خدا.    منبع: حضرت آیت الله جوادی آملی ، تفسیر سوره مبارکه رعد جلسه اول
  • امین کریمی

رابطه قرآن وامام رضا ع

امین کریمی | شنبه, ۲۱ آذر ۱۳۹۴، ۰۳:۱۰ ق.ظ
خداوند سبحان مردم را به تلاوت قرآن امر فرموده است؛ (...فاقرءوا ما تیسّر من القران).[ سوره مزّمّل، آیه 20] حضرت رضا(علیه‌السلام) شب‏ها در بستر خواب، مقدار زیادی قرآن می‏ خواند و هنگامی که به آیات یادآور بهشت یا جهنم می‏ رسید، بسیار می‏ گریست و از خداوند بهشت را مسئلت می‏کرد و از آتش دوزخ به او پناه می‏برد.   حضرت رضا(علیه‌السلام) نیز به این مطلب که علم به باطن قرآن و نیز تأویل آن نزد عترت طاهره(علیهم‌السلام) است، اشاره کرده است. در پاسخ علی بن محمد بن الجهم که پرسید: ای پسر رسول خداصلی الله علیه و آله و سلم آیا شما به عصمت پیامبران اعتقاد دارید؟ حضرت فرمودند: آری. وی پرسید: پس در مورد آیه: (وعصی ادم ربّه فغوی) چه می‏فرمایید؟ حضرت فرمودند: وای بر تو ای علی! تقوا پیشه کن و زشتی‏ها را به پیامبران نسبت نده و کتاب خداوند بزرگ را با رأی خود تأویل مکن. خدای والا می‏فرماید: (و ما یعلم تأویله إلاّ الله و الرّاسخون فی العلم... ) ویحک یا علی، اتّق الله ولا تنسب إلی أنبیاءالله الفواحش، ولا تتأوّل کتاب الله‏عزّوجلّ برأیک، فإنّ الله عزّوجلّ یقول: (وما یعلم تأویله... ) عترت طاهره(علیهم‌السلام) رازهای نهانی قرآن را می‏دانند و بر گویا ساختن اخراج غیب ان به شهادت توانمندند. زیرا جایگاه ایشان همان برترین جایگاه قرآن است و از تمایز میان فهم قرآن از طریق تدبّر و درک آن از طریق استنطاق، معنای فرموده حضرت رضا(علیه‌السلام) روشن می‏گردد. در جلسه‏ای مأمون از حاضران پرسید: معنای آیه: (ثمّ أورثنا الکتاب الّذین اصطفینا من عبادنا) را برای من بازگو کنید. علما در پاسخ او گفتند: منظور خداوند همه امت است. مأمون گفت: ای ابا الحسن شما چه می‏گویید؟ حضرت رضا(علیه‌السلام) فرمودند: سخن آنان را نمی‏پسندم، بلکه می‏گویم: مراد خدای بزرگ از این آیه عترت طاهره‏اند؛ لا أقول کما قالوا، و لکن أقول: أراد الله تبارک و تعالی بذلک العترة الطّاهرة. مأمون گفت: چگونه مراد عترت باشد، بدون در نظر گرفتن امّت؟ حضرت رضا(علیه‌السلام) پاسخ دادند: اگر امت مراد باشد، باید همه آنان به بهشت روند. به دلیل فرموده خداوند؛ برخی از آنان بر خود ستم می‏کنند و برخی دیگر میانه رو و گروه سومی به توفیق الاهی جزو پیشتازان صحنه‏های زیبایی‏ها هستند، این است همان تفضل بزرگ. سپس ایشان را در بهشت قرار داد و فرمود: باغ‏های جاویدانی که در آن درآیند. پس وراثت تنها برای عترت طاهره است؛ لو أراد الأُمّة لکانت بأجمعها فی الجنّة لقول الله: (فمنهم ظالم لنفسه و منهم مقتصد و منهم سابق بالخیرات بإذن الله ذلک هو الفضل الکبیر) ثمّ جعلهم فی الجنّة فقال عزّ وجلّ: (جنّات عدن یدخلونها) فصارت الوراثة للعترة الطّاهرة لا لغیرهم. سپس حضرت رضا(علیه‌السلام) فرمودند: ایشان کسانی هستند که خداوند آنان را در کتابش چنین می‏ستاید: (إنّما یرید الله لیذهب عنکم الرّجس أهل البیت و یطهّرکم تطهیراً) و رسول خداصلی الله علیه و آله و سلم درباره آنان فرمود: من دو چیز گرانبها میان شما وا می‏گذارم؛ کتاب خدا و اهل بیتم، این دو هرگز از یکدیگر جدا نمی‏گردند تا بر کنار حوض نزد من آیند. پس مراقب باشید که پس از من چگونه با این دو رفتارخواهیدکرد. ای مردم، شما به ایشان علم نیاموزید. زیرا اینان از شما داناترند؛ هم الّذین وصفهم الله فی کتابه، فقال: (إنّما یرید الله... ) و هم الّذین قال رسول الله‏صلی الله علیه و آله و سلم: إنّی مخلف فیکم الثقلین کتاب الله و عترتی أهل بیتی، لن یفترقا حتّی یردا علیّ الحوض، أُنظروا کیف تخلّفونی فیهما، یا أیها النّاس لا تعلّموهم فإنّهم أعلم منکم.... در پایان حضرت رضا(علیه‌السلام) فرمود: خدای عزیز جبّار در کتاب محکمش عترت را بر مردم برتری داده است؛ إنّ الله العزیز الجبّار فضّل العترة علی سائر النّاس فی محکم کتابه. مأمون گفت: کجای کتاب خدا آمده است؟ حضرت رضا(علیه‌السلام) فرمودند: در این فرموده خدای متعالی: (إنّ الله اصطفی ادم و نوحاً و ال إبراهیم و ال عمران علی العالمین ذرّیّةً بعضها من بعض... ).   اهل بیت «اهل ذکر» هستند که بر مردم واجب است از ایشان بپرسند؛ رابعاً ایشان پیشی گیرندگان در نیکی‏ها (السّابقون بالخیرات) هستند و مانند این اوصاف کامل که خداوند در کتاب خودشمار اندکی از انسان‏ها را با آن‏ها ستوده است. حضرت رضا(علیه‌السلام) مصادیق آن را در این فرمایش بیان کرده‏اند: ما اهل ذکر هستیم و مردم باید از ما بپرسند؛ نحن أهل الذّکر و نحن المسؤولون. «وشّاء» می‏گوید: به حضرت(علیه‌السلام) گفتم: پس شما سؤال شوندگان هستید و ما سؤال کنندگان؟ حضرت فرمودند: آری. گفتم: پس بر ما واجب است که از شما بپرسیم؟ حضرت فرمودند: آری، گفتم: آیا بر شما نیز واجب است که به ما پاسخ دهید؟ حضرت(علیه‌السلام) فرمودند: نه، این بر عهده ماست. اگر بخواهیم پاسخ می‏دهیم، و گرنه، نه. آیا این سخن خداوند را نشنیده‏ای که این عطای ماست؛ آن را بی‏شمار ببخش یا نگه‏دار؛ لا، ذاک إلینا، إن شئنا فعلنا و إن لم نشأ لم نفعل، أما تسمع قول الله تبارک و تعالی: (هذا عطاؤنا فامنن أو أمسک بغیر حساب). برگرفته از کتاب: قرآن حکیم از منظر امام‏رضا (ع) تالیف حضرت استادآیت الله جوادی آملی
  • امین کریمی

هدف قرآن

امین کریمی | شنبه, ۷ آذر ۱۳۹۴، ۰۶:۵۶ ق.ظ
هدف قرآن کریم این است که جامعه بشری را به قیام در راه خدا و قسط و عدل وا دارد و این ویژگی همه کتاب‏های آسمانی است، گرچه کامل‏ترین درجه آن در قرآن کریم تجلّی یافته است؛ (لقد أرسلنا رسلنا بالبینات وأنزلنا معهم الکتاب والمیزان لیقوم الناسُ بالقسط)[حدید 25]؛ ما رسولان خود را با معجزات روشن فرستادیم و کتاب و میزان را با آنان نازل کردیم تا مردم به راستی و عدالت گرایند. [هدایت در قرآن.تالیف حضرت آیت الله جوادی آملی -  صفحه 180]
  • امین کریمی

خداوند هر گناهی را می آمرزد؟

امین کریمی | سه شنبه, ۳۱ شهریور ۱۳۹۴، ۰۴:۵۴ ق.ظ
إِنَّ اَللّٰهَ لاٰ یَغْفِرُ أَنْ یُشْرَکَ بِهِ وَ یَغْفِرُ مٰا دُونَ ذٰلِکَ لِمَنْ یَشٰاءُ وَ مَنْ یُشْرِکْ بِاللّٰهِ فَقَدِ اِفْتَرىٰ إِثْماً عَظِیماً  ﴿النساء، 48﴾ خداوند (هرگز) شرک را نمی‌بخشد! و پایین‌تر از آن را برای هر کس (بخواهد و شایسته بداند) می‌بخشد. و آن کسی که برای خدا، شریکی قرار دهد، گناه بزرگی مرتکب شده است. مضمون آیه بالا در جای دیگر قران یعنی در هن سوره نا آیه 116 با ان تعبیر نیزآمده است. إِنَّ اَللّٰهَ لاٰ یَغْفِرُ أَنْ یُشْرَکَ بِهِ وَ یَغْفِرُ مٰا دُونَ ذٰلِکَ لِمَنْ یَشٰاءُ وَ مَنْ یُشْرِکْ بِاللّٰهِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلاٰلاً بَعِیداً  ﴿النساء، 116﴾ خداوند، شرک به او را نمی‌آمرزد؛ (ولی) کمتر از آن را برای هر کس بخواهد (و شایسته بداند) می‌آمرزد. و هر کس برای خدا همتایی قرار دهد، در گمراهی دوری افتاده است. در مورد این دو آیه به یک سوال باید پاسخ دهیم.اینکه خداوند شرک را نمی آمرزد ووغیر آن را می امرزد به چه معناست؟یعنی مشرک حتی اگر توبه کند توبه او قبول نمی شود؟یعنی امکان دارد گناهان غیر از شرک بدون توبه مورد آمرزش قرار بگیرد؟ در پاسخ به این سوالات باید به نکات زیر توجه داشته باشیم: 1:هر گناهی با توبه مناسب با آن آمرزیده می شود.حتی اگر شرک به خداوند باشد.اینکه درای ن آیه شریفه می فرمایدخداوند مشرک را نمی آمرزد یعنی اینکه بدون توبه هرگز گناه شرک آمرزیده نمی شود. 2:گناهان به غیر از شرک ممکن است بدون تو به هم آمرزیده شود.قرآن م فرماید : إِنَّ اَلْحَسَنٰاتِ یُذْهِبْنَ اَلسَّیِّئٰاتِ ذٰلِکَ ذِکْرىٰ لِلذّٰاکِرِینَ  ﴿هود، 114﴾ حسنات، سیئات (و آثار آنها را) از بین می‌برند؛ این تذکّری است برای کسانی که اهل تذکّرند! یعنی انسان گنه‌کاری که گناه را کنار می‌گذارد و به انجام کارهای خوب‌رو می‌آورد خداوند گناهان او را می‌آمرزد.
  • امین کریمی

ضرورت تفسیر تطبیقی

امین کریمی | يكشنبه, ۲۹ شهریور ۱۳۹۴، ۱۲:۲۹ ب.ظ
ضرورت تفسیر تطبیقی 1: اکنون در دهکده جهانی هستیم.تبادل اطلاعات بسیار سریع شده است.وباید بروز در صحنه بود واز افکار وعقاید حق شیعه دفاع کرد. 2: دفاع مودبانه ومتقن ومقتدرانه از مکتب اهل بیت -لزوم گفتگو ونقد مودبانه حتی  با وهابیت حافظ شیرازی تفسیر بیضاوی اهل سنت را تدریس می کرده است. 3:رفع تردیدها واتهامات از ساحت شیعه. مثلا سنی می گوید :شیعه روایات تحریف دارد.شما به اهل سنت نشان می دهی که انها هم در اتقان سیوطی روایات تحریف دارند.
  • امین کریمی

معنای تفسیر قرآن کریم

امین کریمی | سه شنبه, ۲۴ شهریور ۱۳۹۴، ۰۴:۰۴ ق.ظ
التفسیر (و هو بیان معانی الآیات القرآنیة و الکشف عن مقاصدها و مدالیلها) المیزان فى تفسیر القرآن    ج‏1    4      بیان یا مصد ر ثلاثی مجرد ویا مصدر باب تفعیل به معنای متعدی است. و از این جهت به تعریف خلل وارد می کند که آیا تفسیر فهمیدن معنی ایات است یا فهماندن معنی ایات.کشف عطف تفسیری است بر بیان وبه نظر می رسد تفسیر همان فهمیدن است تا فهماندن.معنای معانی ،مدالیل ومقاصدالدلاله:   در لغت:اعلام واعلان   ...دلالت سه طرف دارد -دال-مدلول-مدلول علیه  در معنای اصطلاحی مدلول حذف می شود.بلکه یک دال ومدلول علیه با قی می ماند.وبر اثر کثرت اصطلاح به ان مدلول می گویند.دود می شود دال واتش که مدلول علیه است می شود مدلول. لفظ دال ومعنی می شود مدلول.لفظ=مایلفظ به.....معنی=در لغت یعنی هم اسم مفعول به معنای مقصود وهم مصدر میمی به معنای اسم مفعول می تواند باشد. به معنای مقصود است. در اصطلاح یعنی الصوره الذهنیه ازحیث مقصود بودن لفظ. که خود این دوگونه است گاهی مقصود بودن شانی است وگاهی مقصود بودن فعلی است. در شانی ظرفیت وقابلیت لفظ است.در فعلی یعنی فعلیت وهمان معنایی که الان دارد. یک معنی در مقام وضع ویک معنا در استعمال داریم. در مقام وضع معنای شانی است ودر مقام استعمال به نحو فعلیت است.دلالت لفظ بر معنا دوگونه است1:تصوریهیعنی معنای این لفظ جدای از متکلم چه می باشد2:تصدیقیه در جایی است که شخص بیدار وهوشیار خبر می دهد به امدن زیدمثلا.تفسیر کشف از مدالیل تصدیقیه است.ومدالیل تصوریه پایه مدالیل تصدیقیه است. مدلول تصوری با علومی همچون لغت اشتقاق وصرف ونحو در ارتباط است.یعنی معنای این لفظ جدای از متکلم چه می باشد. در تفسیر ابتدا باید معنای تصوری لفظ جدای از اراده متکلم مشخص  شود. مباحث الفاظ اصول برخی مربوط به مدالیل تصوری  وبرخی مدالیل تصدیقیه است.مقاصد:به معنای اسم مفعول است. ودلالت تصدیقیه می باشد.مدالیل  ک هم مدلول تصویقی وهم تصوری است عطف عام بر خاص است. تفسیر:فهمیدن معانی تصوری وتصدیقی قرآن کریم می باشد.
  • امین کریمی

ویژگیهای قیامت

امین کریمی | يكشنبه, ۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ۱۲:۳۸ ب.ظ
یٰا أَیُّهَا اَلَّذِینَ آمَنُوا أَنْفِقُوا مِمّٰا رَزَقْنٰاکُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ یَأْتِیَ یَوْمٌ لاٰ بَیْعٌ فِیهِ وَ لاٰ خُلَّةٌ وَ لاٰ شَفٰاعَةٌ وَ اَلْکٰافِرُونَ هُمُ اَلظّٰالِمُونَ  ﴿البقرة، 254﴾ ای کسانی که ایمان آورده‌اید! از آنچه به شما روزی داده‌ایم، انفاق کنید! پیش از آنکه روزی فرا رسد که در آن، نه خرید و فروش است (تا بتوانید سعادت و نجات از کیفر را برای خود خریداری کنید)، و نه دوستی (و رفاقتهای مادی سودی دارد)، و نه شفاعت؛ (زیرا شما شایسته شفاعت نخواهید بود.) و کافران، خود ستمگرند؛ (هم به خودشان ستم می‌کنند، هم به دیگران). مشکلاتی که به انسان در دنیا میرسد یا با ضابطه یا با رابطه یا اعتذار درست میشود.در روز قیامت هیچ یک از این سه راه نیست.  در قیامت نسب بهم میخورد:فإِذٰا نُفِخَ فِی اَلصُّورِ فَلاٰ أَنْسٰابَ بَیْنَهُمْ یَوْمَئِذٍ وَ لاٰ یَتَسٰاءَلُونَ  ﴿المؤمنون‏، 101﴾ لَنْ تَنْفَعَکُمْ أَرْحٰامُکُمْ وَ لاٰ أَوْلاٰدُکُمْ یَوْمَ اَلْقِیٰامَةِ یَفْصِلُ بَیْنَکُمْ وَ اَللّٰهُ بِمٰا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ  ﴿الممتحنة، 3﴾ یَوْمَ یَفِرُّ اَلْمَرْءُ مِنْ أَخِیهِ  ﴿عبس‏، 34﴾وَ أُمِّهِ وَ أَبِیهِ  ﴿عبس‏، 35﴾وَ صٰاحِبَتِهِ وَ بَنِیهِ  ﴿عبس‏، 36﴾لِکُلِّ اِمْرِئٍ مِنْهُمْ یَوْمَئِذٍ شَأْنٌ یُغْنِیهِ  ﴿عبس‏، 37﴾
  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۳۱ خرداد ۹۴ ، ۱۲:۳۸
  • امین کریمی