رزق کریم

معارف قرآن کریم،تفسیر وعلوم قرآنی

رزق کریم

معارف قرآن کریم،تفسیر وعلوم قرآنی

رزق کریم

فَالَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا اَلصّٰالِحٰاتِ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ رِزْقٌ کَرِیمٌ ﴿الحج‏، 50﴾
پس کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده اند، آمرزش و رزقی نیکو برای آنهاست.

رزق کریم یک عنوان قرآنی است.که خداوند متعال در قرآن کریم در 5مورد از این عنوان استفاده می کند.همانطور که در ایه بالا آمده است.رزق کریم جایزه ای است که خداوند به بندگانی که ایمان بیاورند وعمل صالح انجام بدهندعطا می کند.
امیدواریم که درسایه این ذکر شریف بتوانیم معارف قران وعترت را منتشر بسازیم.وجزو خدمتگذاران به قران وعترت نام ما ثبت گردد.تا روز قیامت در پیشگاه قرآن وعترت مهجور نباشیم.

طبقه بندی موضوعی

ابلیس در قرآن 5

امین کریمی | چهارشنبه, ۲۲ دی ۱۳۹۵، ۰۶:۲۸ ب.ظ

شیطان علاوه بر مشارکت در اموال مشارکت در فرزند انسان نیز دارد.که در آیه قبل مورد اشاره قرار گرفته است.علامه در توضیح این آیه شریفه می افزاید:

شرکت جز در ملکیت و اختصاص تصور نمى‏شود، و لازمه‏اش این است که شریک در استفاده از آن ملک- که غرض از تحصیل آن همان استفاده است- سهیم باشد، چرا که مال عینى است خارجى و جداى از انسان و همچنین فرزند موجودى است مستقل و جداى از پدر و مادر و اگر غرض از مال و فرزند استفاده از آنها نبود هرگز انسان مالیتى براى مال و اختصاصى براى فرزند قائل نمى‏شد.پس شرکت کردن شیطان با آدمى در مال و فرزند سهم بردن از منفعت و اختصاص است، مثل اینکه آدمى را وادار کند به تحصیل مال که خداوند آن را مایه رفع حاجت آدمى قرار داده از راه حرام، زیرا در این صورت هم آدمى از آن مال منتفع شده به غرض طبیعى خود نائل مى‏شود، و هم شیطان به غرض خود رسیده است و یا آنکه از راه حلال کسب بکند و لیکن در معصیت به کار برند، و در اطاعت خدا صرف نکند، پس هر دو از آن مال منتفع شده‏اند با اینکه او از رحمت خدا تهى دست است.و یا آنکه از راه حرام فرزندى براى آدمى به دنیا آید، و یا از راه حلال به دنیا آیند و لیکن به تربیت دینى و صالح تربیتش نکند و به آداب خدایى مؤدبش نسازد، در نتیجه سهمى از آن فرزند را براى شیطان قرار داده و سهمى را براى خودش، و همچنین چیزهاى دیگر.[1]

 

‏ وسوسه، از دیگردام ها و روش هاى ابلیس براى گمراه کردن انسان ها میباشد.

فوسوس لهما الشّیطـن لیبدى لهما ماو رى عنهما من سوءتهما وقال ما نهـکما ربّکما عن هـذه الشّجرة إلآّ أن تکونا ملکین أو تکونا من الخــلدین.[2]فوسوس إلیه الشّیطـن قال یــادم هل أدلّک على شجرة الخلد وملک لاّیبلى.[3]

نجات از اغواگرى ابلیس

1. بندگى خدا و اخلاص، شرط رهایى از اغواگرى ابلیس است.

قال یـإبلیس ما لک ألاّتکون مع السَّـجدین * قال ربّ بمآ أغویتنى لأزیّننّ لهم فى الأرض و لأغوینّهم أجمعین * إلاّ عبادک منهم المخلصین * إنّ عبادى لیس لک علیهم سلطـن إلاّ من اتَّبعک من الغاوین.[4]

2. ایمان، موجب رهایى انسان از اغواى ابلیس می باشد.و لقد صدّق علیهم إبلیس ظنّه فاتّبعوه إلاّ فریقا مّن المؤمنین * و ما کان له علیهم مّن سلطـن إلاّ لنعلم مَن یؤمن بالأخرة ممّن هو منها فى شکّ ... .[5]علامه طباطبایی درتاثیر ایمان در نجات انسان از اغواگری انسان می فرماید. و منشا پیرویشان از شیطان شکى است که در باره مساله آخرت دارند، و آثارش که همان پیروى شیطان است ظاهر مى‏شود. پس اینکه خداى تعالى به ابلیس اجازه داد تا به این مقدار، یعنى به مقدارى که پاى جبر در کار نیاید، بر ابناى بشر مسلط شود، براى همین بود که اهل شک از اهل ایمان متمایز و جدا شوند، و معلومشان شود چه کسى به روز جزا ایمان دارد، و چه کسى ندارد، و این باعث سلب مسئولیتشان در پیروى شیطان نمى‏شود، چون اگر پیروى کردند به اختیار خود کردند، نه به اجبار کسى.[6]   

منابع

 

1.        ابن منظور، ابو الفضل، جمال الدین، محمد بن مکرم، لسان العرب، 15 جلد، دار الفکر للطباعة و النشر و التوزیع - دار صادر، بیروت - لبنان، سوم، 1414 ه‍ ق

2.        اصفهانى، حسین بن محمد راغب، مفردات ألفاظ القرآن، در یک جلد، دار العلم - الدار الشامیة، لبنان - سوریه، اول، 1412 ه‍ ق

3.        جوهرى، اسماعیل بن حماد، الصحاح - تاج اللغة و صحاح العربیة، 6 جلد، دار العلم للملایین، بیروت - لبنان، اول، 1410 ه‍ ق

4.        صاحب بن عباد، کافى الکفاة، اسماعیل بن عباد، المحیط فی اللغة، 10 جلد، عالم الکتاب، بیروت - لبنان، اول، 1414 ه‍ ق

5.        طبرسى، فضل بن حسن، مترجمان‏،ترجمه مجمع البیان فى تفسیر القرآن‏،تحقیق رضاستوده،27جلد،نشرفراهانی تهران،ایران،اول 1360 ه ش

6.        عروسى حویزى عبد على بن جمعه‏،تفسیر نور الثقلین‏،تحقیق هاشم رسولی محلاتی،5جلد،انتشارات اسماعیلیان،قم،چهارم 1415 ه ق     

7.        فراهیدى، خلیل بن احمد، کتاب العین، 8 جلد، نشر هجرت، قم - ایران، دوم، 1410 ه‍ ق

8.        قرشى، سید على اکبر، قاموس قرآن، 7 جلد، دار الکتب الإسلامیة، تهران - ایران، ششم، 1412 ه‍ ق

9.        مصطفوى، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، 14 جلد، مرکز الکتاب للترجمة و النشر، تهران - ایران، اول، 1402 ه‍ ق

10.     مکارم شیرازی،ناصر،تفسیرنمونه،27جلد،دارالکتب الاسلامیه،تهران،اول 1374ه ش

11.     میبدى،احمدبن محمد،کشف الأسرار و عدة الأبرار،تحقیق علی اصغرحکمت،10جلد،نشرامیرکبیر،تهران،پنجم1371 ه ش

12.     واسطى، زبیدى، حنفى، محب الدین، سید محمد مرتضى حسینى، تاج العروس من جواهر القاموس، 20 جلد، دار الفکر للطباعة و النشر و التوزیع، بیروت - لبنان، اول، 1414 ه‍ ق

13.     هاشمى رفسنجانى، اکبر،فرهنگ قرآن‏،33جلد،بوستان کتاب،قم ،سوم1383ه ش

 

 



[1] ترجمه تفسیر المیزان    ج‏13    201    

[2] اعراف (7) 20

[3] طه (20) 120

[4] حجر (15) 32 و 39 و 40 و 42 

[5] سبأ (34) 20 و 21

[6] ترجمه تفسیر المیزان   ج‏16   552

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی